مدرسه مجازی قرآن کریم

آموزش صوت و لحن(استاد شاه میوه)

سلسله آموزشهای صوت و لحن قرآن کریم

تهیه و تنظیم : استاد غلام رضا شاه میوه اصفهانی

درس 103

سبک شناسی 3

2-سبک

سبک در تلاوت قرآن مي تواند بر خاسته از يک مکتب باشد بنابر اين ممکن است چندين سبک متعلق به يک مکتب (خواه گروهي،  خواه فردي ) باشد بر اين اساس تعداد مکاتب همواره بسيار محدود تر از سبک ها مي باشد سبک يا اسلوب ، ميزاني از نوآوري و ابداع است که هم در محتوا و هم در صورت تلاوت شکل گرفته و بتواند مخاطبان  و يا رهرواني را به خود جذب نمايد. بديهي است سبک ها همواره طي يک دوره زماني پديد آمده و به طور خلق الساعه به وجود نمي آيد. در واقع بسياري از سبک هاي مشهور تلاوت در ابتدا بر اساس تقليد از ديگران پايه ريزي شده و سپس به استقلال رسيده اند همان طور که مشهور است شعشیع از رفعت و يا حصان و غلوش از مصطفي اسماعيل در ابتداء کار خود تقليد مي کردند اما به مرور داراي سبکي مستقل گرديده اند. سبک ها داراي تفاوت هايي هستند که اگر بخواهيم مجموعه ي آن ها را دسته بندي کنيم در سه حوزه ي اصلي اصوات ، با فت لحني ، و يا موسيقيايي و روشها و برنامه ها قابل طبقه بندی است که در ادامه بحث خود اشاره اي به آن خواهيم داشت . تعدادي از قاريان صاحب سبک مصري را مي توان اين گونه بر شمرد: محمد سلامه، طه الفشني، محمود عبدالحکم، محمود خليل الحصري، ابوالعينين شعشيع، کامل يوسف محمود علي البنا، محمد محمود رمضان  ، حمدی الزامل، محمد احمد شبيب، محمود الطبلاوي، سعيد الزناتي، محمود حسين منصور، سعيد مسلم ، راغب غلوش، شعبان الصياد، محمد عمران ، شحات انور، متولی عبدالعال، محمد بسیونی و محمد اللیثی

3-طريق

همانطور که مي دانيد گاه در شيوه ي تلاوت يک قاري تعلق خاصي به يک سبک مشهور ديده مي شود هر چند ابداعات و نوآوري هايي نيز در تلاوت آن قاري وجود دارد. در حقيقت قاري سعي مي نمايد مبناي کار خود را در برنامه ها و بافت لحني مطابق آن سبک مشهور قرار دهد. اما در نما و ظاهر سبک تغييراتي را ايجاد نمايد. امروزه نظير اين گونه قراء در مصر زياد وجود دارند براي نمونه مي توان به فرزندان شحات انور و طاروطي اشاره کردکه هر سه اساس کار خود را تقليد از شحات انور قرار داده اند اما در برخي نمايه ها و آرايه ها دست به ابداع زده اند براي مثال تحرير ها را کم و زياد تر کرده يا قفله هاي نغمات را تغيير داده و يا از ترکيبي خاص در نغمات خود استفاده کرده اند به اين ترتيب وقتي شنونده حرفه اي تلاوت محمود شحات، انور شحات و يا عبدالفتاح الطاروطي را مي شنود متوجه مي شود که سبک مبنايي آنان همان سبک شحات انور يا اندکي تغييرات است. و يا وقتي به تلاوت فتحي المليجي و احمد نعتیع گوش مي دهيم معلوم مي شود که از فردي مانند مصطفي اسماعيل تقليد مي کند اما طريق خاص خود را در ارائه سبک مصطفي دارند. بنابراين طريق شامل آن دسته از نوآوري و ابداع است که به عمق يک لحن وارد نشده و در پوسته و ظاهر آن باقي بماند. اگر بخواهيم جايگاه اين سه موضوع يعني مکتب ، سبک و طريق را بيشتر مشخص کنيم به ذکر يک مثال از معماري مي پردازيم ، وقتي يک معمار مي خواهد يک بنا را بسازد با چند موضوع مواجه است نخست فکر يا ايده ي اوليه که مثلا اين ساختمان با چه هدف و منظوري ساخته مي شود (براي سکونت ، تجارت ، يا مکاني تفريحي و ....) دوم تهيه نقشه یا پلان اوليه ، سوم ابزار ها و روش هايي که از آن در ساخت بنا قرار است استفاده کند چهارم مصالح يا مواد ساختماني اعم از آجر – چوب ، سنگ ، سيمان و .... پنجم تزئينات ظاهري و آن چه مربوط به نماي ظاهري ساختمان است . در اين مقايسه مکتب معادل دو موضوع اول يعني هدف و پلان و نقشه ،‌سبک معادل موضوع سوم و چهارم يعني ابزارها و روش ها و نيز مواد اوليه و بالاخره طريق معادل تزئينات ظاهري ساختمان است. در بحث بعدي شما را با اهم موارد مربوط به علل تفاوت و تمايز سبک ها آشنا خواهيم نمود.