ویژگی‎های قرآن

ویژگی‎های قرآن 1. جامعيت قرآن
2. جامعيّت و اختصار
3. كتاب انديشه و عمل
4. پيوستگي مطالب قرآن
5. جهاني بودن قرآن
6. جاذبة قرآن
7. فصاحت و بلاغت آن
8. اظهار عجز در برابر بلاغت و فصاحت قرآن
9. اختصار درقرآن كريم
10. نمونه‎هايي از آيات مختصر قرآن كريم
11. گزيده‎هايي ازكلمات قصار قرآن
12. هنر الفاظ در قرآن
13. تركيب الفاظ قرآن
14. آهنگ آيات قرآن
15. تازگي قرآن
16. نفوذ آيات قرآن
17. تنوع در مطالب قرآن
18. عدم تناقض در آيات قرآن
19. آهنگ كلمات قرآن
20. نامحدود بودن معارف قرآن
21. اعجازدر كلمات قرآن
22. نظام شگفت انگيز حروف در قرآن
23. تجسم حقايق در قرآن
24. صراحت و قاطعيت قرآن
25. وسعت معاني قرآن
26. نقش آفريني قرآن
27. رعايت تناسب
28. حفظ قرآن
29. نمادهاي قرآن
30. سهل و ممتنع بودن قرآن
31. برخورد غير مستقيم
32. مقدمه و ذوالمقدمه
33. حكم همراه با دليل
34. صيانت قرآن
35. ابتكارو استقلال
36. ابعاد ابتكاري قرآن
37. اصل تنوع در قرآن
38. پيراستگي از عيب‎ها
39. جهاني بودن زبان قرآن
40. زيبايي ظاهر و عمق معنا
1. جامعيت قرآن
يكي از معجزات قرآن، جامعيّت است. قرآن مي‎فرمايد:
«وَ لَقَدْ صَرَّفْنا لِلنَّاسِ فِي هذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ»[1]
«در اين قرآن، ما براي مردم از هر چيز نمونه‎اي آورديم (و همة معارف در آن جمع است)».
اين قرآن با محتواي بسيارغني و متنوع، آن هم از انساني درس نخوانده عجيب است. چرا كه در اين كتاب آسماني،هم دلائل عقلي در زمينة عقائد، هم احكام متين و استوار بر اساس نيازمندي‎هاي بشر در همة زمينه‎ها و هم بحث‎هاي تاريخي كه در نوع خود بي‎نظير، هيجان انگيز، بيدارگر، تكان دهنده و خالي از هرگونه خرافه است و هم مباحث اخلاقي كه با دل‎هاي آماده همان كار را مي‎كند كه باران بهاري با زمين‎هاي مرده مي‎كند. و هم مسائل علمي كه در قرآن مطرح شده، پرده از روي حقايقي برمي‎دارد كه حداقل در آن زمان براي هيچ دانشمندي شناخته نشده بود. خلاصه قرآن در هر وادي گام مي‎نهد عالي‎ترين نمونه را ارائه مي‎دهد. آيا با توجه به اين كه معلومات انسان محدود است، مخصوصاً با توجه به اين كه پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ در محيطي پرورش يافته بود كه از همان علم و دانش محدود بشري آن روز نيز خبري نبود، آيا وجود اين همه محتواي متنوع در زمينه‎هاي توحيدي و اخلاقي و اجتماعي و نظامي و سياسي دليل بر اين نيست كه از مغز انسان تراوش نكرده؛ بلكه از ناحيه خداست؟ اگر فرض كنيم تمام دانشمندان امروز و متخصصان علوم مختلف جمع شوند دائرة المعارفي را تنظيم كنند و آن را در قالب بهترين عبارات بريزند ممكن است اين مجموعه براي امروز جامعيت داشته باشد امّا مسلّماً براي پنجاه سال بعد نه تنها ناقص و نارسا است؛ بلكه آثار كهنگي از آن مي‎بارد. در حالي كه قرآن در هر عصر و زماني كه خوانده شود گويي براي همان عصر و زمان نازل شده و هيچ اثري از گذشت زمان در آن ديده نمي‎شود.[2]
مهم‎ترين ابعاد جامعيّت قرآن
1. جامعيّت در مخاطبان
هر كتابي مخاطبان ويژه‎اي دارد. بعضي از آثار، مخصوص زنان، مردان، جوانان و يا كودكان و... است. امّا تنها كتابي كه مخاطب ويژه ندارد قرآن است.
مخاطبان قرآن مردم هستند كه در قرآن با عناوين: بشر، انسان، ناس و بني آدم آمده است و براي همة زمان‎ها و مكان‎ها بدون توجه به مرزها و نژادها زبان‎هاي خاص نازل شده است.
2. جامعيّت و فراگيري همه قلمروهاي زندگي.
قرآن كتاب هدايت است و همه قلمروهاي زندگي انسان را مورد توجه قرار داده است اعم از فردي، اجتماعي، خانوادگي، سياسي، اقتصادي و... .
3. جامعيّت و فراگيري نسبت به كتب واديان
قرآن مي‎فرمايد: خداوند آييني را براي شما تشريع كرد كه به نوح توصيه كرده و آنچه را بر تو وحي فرستاديم و به ابراهيم و موسي وعيسي سفارش نموديم كه دين را برپا داريد و در آن تفرقه ايجاد نكنيد.[3] و خلاصه اين كه آيين اسلام عصارة آيين همة انبياء ـ عليهم السّلام ـ است.
4. فراگيري دنيا و آخرت
بسياري از كتاب‎هايي كه نوشته شده است براي چگونه زيستن زندگي مادّي و دنيايي است و پاره‎اي از كتاب‎ها نيز تنها زيستن اخروي را مورد توجه قرار داده است امّا قرآن آيين زيستن دو جهان است.
2. جامعيّت و اختصار
يكي از ويژگي‎هاي قرآن اختصار در عين جامعيّت در بيان حقايق و معارف است، مثلاً آيه:
«خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِينَ»[4]
«با آنها مدارا كن و عذرشان را بپذير، و به نيكي‎هادعوت نما و از جاهلان روي بگردان».
در عين كوتاهي از جامعترين آيات اخلاقي است از امام صادق ـ عليه السّلام ـ نقل شده است كه فرمودند:
«آيه‎اي جامع‎تر در مسايل اخلاقي از آيه فوق نيست».
بعضي از علماي تفسير در توضيح حديث فوق گفته‎اند كه: اصول فضايل اخلاقي همچون قواي انساني در سه قسمت خلاصه مي‎شود: عقل ـ غضب ـ شهوت.
فضايل عقلي نامش حكمت است كه جملة «و أمُرْ بِالْعُرْفِ» بدان اشاره دارد و فضائل نفسي كه در برابر طغيان شهوت قرار دارد عفت نام دارد كه از جملة «خُذِ الْعَفوِ» استفاده مي‎شود و تسلّط بر نفس در برابر قوه غضبيه شجاعت نام دارد كه از جملة «و اَعْرِضْ عَنِ الجاهلين» استفاده مي‎شود.[5]
3. كتاب انديشه و عمل
قرآن بر اين حقيقت تأكيد دارد كه اين كتاب تنها براي تلاوت نيست؛ بلكه هدف نهايي از آن ذكر و تدبّر و انذار است. در يك آيه مي‎فرمايد:
«كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آياتِهِ»[6]
«اين كتابي كه بر تو نازل كرديم كتاب مباركي است تا مؤمنان در آياتش تدبّر كنند».
و در آيه ديگر مي‎فرمايد:
«كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَي النُّورِ»[7]
«اين كتابي است كه بر تو نازل كرديم تا مردم را به وسيلة آن از ظلمت‎ها به سوي نور خارج نمايي».
به اين ترتيب بايد قرآن در متن زندگي مسلمانان قرار گيرد و آن را برنامه خويش قرار دهند و دستوراتش را عمل كنند. امّا متأسفانه گروهي از مسلمانان فقط به ظاهر قرآن مي‎پردازند و به بُعد عملي و اجرايي آن توجهي ندارند.[8]
4. پيوستگي مطالب قرآن
قرآن غالباً به مناسبتي از موضوعي به موضوع ديگر منتقل مي‎گردد، اي بسا يك رشته مطالب متنوع را به منظور پند و اندرز و بيدار كردن وجدان‎ها و فطرت‎ها و راهنمايي عقل‎ها، در يك سوره متذكر مي‎شود و همه را در كنار هم قرار مي‎دهد و انسان گاهي تصوّر مي‎كند كه ميان مطالب يك سوره پيوستگي كامل وجود ندارد، امّا پس از دقّت، روشن مي‎شود كه ميان آن‎ها يك نوع ارتباط و پيوستگي خاصّ وجود دارد كه سبب شده همگي در كنار يكديگر قرار گيرند.[9]
5. جهاني بودن قرآن
مكاتب و اديان جهان را در يك دسته‎بندي كلّي مي‎توان به دو گروه تقسيم نمود:
1. آنهايي كه مخاطب خويش را گروه، ملّت، نژاد و طبقه خاصّي مي‎دانند.
2. آنهايي كه عموم انسان‎ها را مورد توجه قرار داده و هدفشان نجات همه انسان‎ها است.
خداوند در قرآن ملل مختلف جهان را بر آيين خويش دعوت كرده و مي‎فرمايد:
«اِنْ هُوَ اِلّا ذِكْري لِلعالَمين»[10]
«تمام حقايقي كه در اين كتاب آمده است براي همه انسان‎هاست».
«إِنَّا أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ ...»[11]
«ما اين كتاب (آسماني) را براي مردم به حق بر تو نازل كرديم».
و از طرفي خطاب‎هاي قرآن نيز مربوط به همه انسان‎هاست. نظير:
«يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ»[12]
«اي مردم پروردگار خود را پرستش كنيد.»
6. جاذبة قرآن
يكي از ويژگي‎هاي قرآن جاذبه شگفت انگيز آن است به طوري كه بسياري از مشركين به خود اجازه نمي‎دادند كه قرآن را بشنوند؛ زيرا به تأثير آن به خوبي آگاه بودند و مي‎ترسيدند كه مبادا نفوذ معجزه‎آساي قرآن دل‎هاي آنان را تسخير كند.
ابن هشام مي‎گويد: شدت علاقه و جاذبة قرآن به حدّي بود كه بسياري از كفار قريش، شبانه به طور ناشناس كنار خانة خدا جمع شده و تا سپيده صبح مي‎ماندند تا صداي تلاوت قرآن را بشنوند و اين وضع به طور متوالي تكرار مي‎شد.
ارنست رنان فرانسوي مي‎گويد: در كتابخانه من هزاران جلد كتاب سياسي، اجتماعي، ادبي و غيره وجود دارد كه همه آن‎ها را بيش از يك بار مطالعه نكرده‎ام و چه بسا كتاب‎هايي كه فقط زينب بخش كتابخانه من است ولي يك جلد كتاب كه هميشه جلب نظر مي‎كند و هر وقت خسته مي‎شوم و مي‎خواهم دريايي از كمال به رويم باز شود آن را مطالعه مي‎كنم واز مطالعه زياد آن خسته نمي‎شوم كتاب قرآن است.[13]
در طول تاريخ به حوادث شگفت انگيز و مستندي برخورد مي‎كنيم كه بيانگر نفوذ عظيم قرآن است. در اينجا به نمونه‎‎اي از جاذبة شگفت انگيز قرآن اشاره مي‎شود.
سه نفر از سران قريش به نام‎هاي «ابو سفيان، ابو جهل و اخنس بن شريق» شبي از شب‎ها براي شنيدن آيات قرآن مخفيانه نزديك خانة پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ آمدند. و اين در حالي بود كه حضرت نماز مي‎خواند و قرآن تلاوت مي‎كرد. هر كدام در گوشه‎اي پنهان شدند؛ بي‎آنكه ديگري با خبر شود و تا صبح به تلاوت قرآن گوش سپرده بودند. هنگام طلوع فجر متفرق شدند؛ ولي به زودي در ميان راه يكديگر را ديدند و هر كدام ديگري را سرزنش مي‎كرد و مي‎گفت: ديگر اين كار را تكرار نكنيد.


[1] . اسراء، 89.
[2] . تفسير نمونه، ج 12، 277، در خطبه اوّل به چهارده نكته در مورد جامعيت قرآن و ويژگي‎هاي آن اشاره نموده است، پيام امام علي در شرح نهج البلاغه آيت الله مكارم شيرازي، ج 1، 238.
[3] . شوري، آية 13.
[4] . اعراف، آية 199.
[5] . تفسير نمونه، ج 7، 62.
[6] . ص، آية 29.
[7] . ابراهيم، آية 1.
[8] . تفسير نمونه، ج 1، 468.
[9] . منشور جاويد، ج 1، ص 22.
[10] . انعام، 90؛ فرقان، 1 لِيَكُونَ لِلعالَمينَ نَذيراً .
[11] . زمر، آية 41.
[12] . بقره، آية 21.
[13] . دائرة المعارف شيعه، 744، واژه قرآن ـ نفوذ وجاذبه قرآن، ج 8، 87.