آیا در قرآن کلمات غیر عربی وجود دارد؟ و آیا در قرآن کلمه ترکی آمده است؟

1. در این‌که آیا در قرآن کلمات غیر عربى وجود دارد یا نه؟ دیدگاه‌های مختلفی از سوی مفسّران و دانشمندان علوم قرآنی مطرح شده است که عده‌اى از آنها اساساً منکر ورود هرگونه واژگان غیر عربى در قرآن شده‌اند و گروهی هم آن را پذیرفته‌اند.[1] اما همگى بر وجود اعلام (نام‌هاى خاصّ غیر عربى) معترف‌اند.[2]

بدون تردید قرآن کریم به زبان عربی نازل شده است، اما باید به این حقیقت توجه داشت که، هیچ زبان معتبر و مهمى را نمی‌توان یافت که کلماتى از زبان‌هاى دیگر در آن وارد نشده باشد. منتها لغات خارجى در چهارچوب زبان اصلى و تحت قواعد و ضوابط آن تغییر می‌یابند و رفته رفته جزو زبان اصلى به حساب می‌آیند. زبان عربى هم از این قاعده مستثنا نیست و در طىّ قرون قبل از اسلام به تدریج کلماتى از زبان‌هاى اقوام همسایه و همجوار مانند حبشى، مصرى، ایرانى، رومى و ... در آن راه یافته و به شکل کلمات عربى و تحت قواعد آن در آمده است.[3]

بنابراین، در قرآن کریم واژه‌هایی وجود دارد که در اصل، غیر عربی بوده‌اند، سپس در میان عرب‌ها نیز مرسوم گشته و در قرآن بکار برده شدند. و این واژه‌ها، کلماتی ناآشنا برای آنها نبوده و نمی‌توان اینها را کلمات تماماً غیر عربی دانست.

جلال الدین سیوطی نیز واقع شدن کلمات غیر عربی در قرآن را قوی دانسته و می‌گوید: «حکمت واقع شدن این الفاظ در قرآن آن است که متضمّن علوم اوّلین و آخرین و خبر از همه چیز است، پس باید که اشاره به انواع لغت‌ها و زبان‌ها در آن واقع گردد تا احاطه آن به همه چیز تمام باشد، پس در قرآن، از هر لغتى، شیرین‌ترین و آسان‌ترین آنها و آن‌که از همه بیشتر در بین عرب‌ها به کار می‌رود، انتخاب شده است».[4]

اکنون درباره‌ی پرسش مطرح شده باید گفت؛ برخی گفته‌اند واژه‌ی «غسّاق» در آیه‌ی شریفه‌ی «هذا فَلْیَذُوقُوهُ حَمیمٌ وَ غَسَّاقٌ»[5]، یک کلمه تُرکی است.[6]

به هر حال، ویژگى سخن قرآن نسبت به سایر زبان‌ها و زبان عربى این است که برترین مرتبه‌ی فنون سخن در آن رعایت شده است. از این‌رو، کلام خدا هم از سایر زبان‌ها و هم از زبان متداول عربى ممتاز شده است در عین این‌که بر اساس همان قواعد زبان عرب می‌باشد.[7] و وجود این‌گونه کلمات در قرآن کریم، منافاتی با عربی بودن قرآن ندارد.[8]

 

[1]. ر.ک: بدوى، عبد الرحمن، سیدى، سید حسین، دفاع از قرآن در برابر آراى خاورشناسان، ص 192 – 195، به‌نشر، مشهد، چاپ اوّل، 1383ش.

[2]. ر.ک: الحفناوى، محمد ابراهیم، دراسات أصولیة فی القرآن الکریم، ص 65 و 66، مکتبة و مطبعة الاشعاع الفنیة، القاهرة، 1422ق.

[3]. ر.ک: صافی، محمود بن عبد الرحیم، الجدول فی اعراب القرآن، ج 12، ص 377 و 378، دار الرشید، مؤسسة الإیمان، دمشق‏، بیروت، چاپ چهارم، 1418ق؛ معرفت، محمد هادى، علوم قرآنى، ص 331 - 334 مؤسسه فرهنگى التمهید، قم، چاپ چهارم، 1381ش؛ مصباح یزدى، محمد تقى، قرآن‏شناسى، ج 1، ص 86، مؤسسه آموزشى وپژوهشى امام خمینى، قم، چاپ دوم، 1380ش؛ جمعى از نویسندگان، آشنایى با قرآن، ص 30، انتشارات امیر کبیر، تهران، چاپ چهارم، 1382ش.

[4]. سیوطى، جلال الدین، الإتقان فی علوم القرآن، ج 1، ص 426، دار الکتاب العربى، بیروت، چاپ دوم، 1421ق.

[5]. ص، 57: «این نوشابه‌ی حمیم و غسّاق است [دو مایع سوزان و تیره رنگ‏] که باید از آن بچشند!».

[6]. به نقل از: آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: عطیة، علی عبدالباری، ج 12، ص 206، دارالکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1415ق: «و من الغریب ما قاله الجوالیقی و الواسطی أن الغساق هو البارد المنتن بلسان الترک».

[7]. دامن پاک مقدم، ناهید، بررسى نظریه عرفى بودن زبان قرآن، ص 39، نشر تاریخ و فرهنگ، تهران، چاپ اوّل، 1380ش.

[8]. قرآن‏شناسى، ج 1، ص 86.